از قرن دوم پیش از میلاد به بعد که جاده ابریشم از مناطق شمالی و جنوبی رشته کوههای قفقاز عبور میکرد، این منطقه در متصل کردن سواحل دریای سیاه به چین و خاور نزدیک و خاورمیانه به اروپا نقش اساسی ایفا کرده است. دوره جنگ سرد و پرده آهنین شوروی تاثیر منفی بر اهمیت این منطقه داشت. با وجود این، پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، ملاحظات ژئوپلیتیکی و مرتبط با اقتصاد کلان و همچنین منابع اقتصادی عظیم این منطقه در شکل دادن به منطقه قفقاز نقش حیاتی داشت و این منطقه بهسرعت به مرکز رقابتهای ژئوپلیتیک تبدیل شد و به دلایل ژئوپلیتیکی و اقتصادی، قدرتهای رقیب برای دستیابی به نفوذ بیشتر در آن با یکدیگر به رقابت پرداختند.
با توجه به نزدیکی این منطقه به خاورمیانه، این منطقه از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ با این همه، من در این مقاله مشخصا به روابط آن با کشورهای حاشیه خلیج فارس خواهم پرداخت. این دو منطقه اشتراکهای زیادی با یکدیگر دارند؛ به عنوان مثال، هر دو دارای منابع طبیعی سرشارند، در مناطقی قرار دارند که به لحاظ ژئوپلیتیکی بسیار حائز اهمیت به شمار میروند و دین وجه مشترکی است که ملتهای این دو منطقه را به یکدیگر پیوند میدهد.
علاوه بر این، پس از حمله روسیه به اوکراین که موجب اختلال در ذخایر بینالمللی انرژی و غذا شد، اهمیت هر دو منطقه در عرصه شطرنج بینالمللی افزایش یافت. این جنگ فرصتها و امکانات جدیدی را برای هر دو منطقه به وجود آورد تا با ایجاد همکاری نزدیکتر، به افزایش توسعه و شکوفایی خود همت گمارند.
در سطور زیر، من به ابعادی اقتصادی و ژئوپلیتیکی خواهم پرداخت که همکاری بین این دو منطقه را شکل میدهد.
پس از اواسط دهه ۱۹۹۰، عربستان سعودی منطقه قفقاز را یک بازار مهم در نظر گرفت و مناسبات اقتصادی خود با آن را افزایش داد. به عنوان مثال، عربستان سعودی سرمایهگذاری در جمهوری آذربایجان را افزایش داد و برای افزایش حجم مبادلات تجاری بین دو کشور هم فرصتهای فراوانی وجود دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
احمدعلی الدخیل، معاون وزیر سرمایهگذاری عربستان سعودی و یکی از روسای شورای تجاری مشترک عربستان سعودی و جمهوری آذربایجان، طی ملاقات با سامیر شریفاف، وزیر دارایی جمهوری آذربایجان، از گسترش مناسبات اقتصادی سخن گفت و شریفاف هم از گروههای تجاری سعودی دعوت کرد تا در عملیات بازسازی و احداث در دست اقدام در قرهباغ و شرق زنگزور جمهوری آذربایجان مشارکت فعال داشته باشند.
محصولات کشاورزی باکو هم در بازارهای امارات و قطر جایگاه مهمی یافتهاند و این دو کشور باکو را منبع مهمی برای امنیت غذایی خود میدانند و همین امر موجب افزایش همکاری اقتصادی بین آنها شده است. حجم تجارت بین امارات و ارمنستان نیز به بیش از یک میلیارد دلار رسیده و میزان تجارت غیرنفتی نیز ۱۱۰ درصد افزایش یافته است.
گرجستان نیز شاهد بهبود روابط خود با کشورهای خلیج فارس است و مبادلات تجاری آن با امارات افزایش یافته است. شرکتهای قطری نیز به فکر سرمایهگذاری در بازار املاک و مستغلات این کشورند. در سال ۲۰۲۲، در پایان سفر نخستوزیر گرجستان به ریاض، گرجستان و عربستان سعودی بر سر شماری از موضوعهای مرتبط با اقتصاد، انرژی و امور امنیتی به توافق رسیدند.
نباید فراموش کرد که بخشهایی از جنوب روسیه نیز بخشی از منطقه قفقاز به شمار میروند. مناسبات کشورهای خلیج فارس با روسیه اخیرا به میزان زیادی افزایش یافته است؛ این امر به دلیل ناخشنودی از معماری امنیتی ایالات متحده در منطقه و همچنین آشتی واشنگتن با ایرانــ به رغم تلاشهای این کشور در جهت ساختن سلاح هستهای، ساخت موشکهای بالیستیک با برد بلند و مداخله در امور حاکمیتی کشورهای منطقهــ صورت گرفت.
هنگامی که واشنگتن سیاستها و استراتژیهایی مانند «قرارداد هستهای موقت» با ایران را برای منطقه طراحی میکند، کشورهای منطقه خلیج فارس احساس میکنند که نظرهای آنان همچنان نادیده گرفته شده است و منافعشان در نظر گرفته نمیشود. با توجه به این چارچوب، جای تعجب ندارد که کشورهای خلیج فارس در جهت تامین منافع خود به روسیه نزدیکتر شوند و همانگونه که در مورد بیطرفی آنها در جنگ روسیه و اوکراین، بهرغم فشارهای غرب بر این کشورها برای قرار گرفتن پشت اوکراین، دیده میشود، مسیر سیاست خارجی مستقلی را ایجاد کنند.
روسیه منطقه خلیج فارس را منطقهای مهم میداند که کریدور احتمالی مهمی به سمت آسیا به شمار میرود و مناسبات آن با عربستان سعودی تحت رهبری شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، که بهرغم فشارهای غرب در خصوص سرمایهگذاری در روسیه و گسترش میزان همکاری با مسکو تصمیمهای جسورانهای گرفته، بهسرعت در حال رشد است. افزون بر این، امارات و روسیه نیز سرعت گرفتن مناسبات را شاهد بودهاند و طی ملاقات اخیر بین سران این دو کشور، هر دو مجددا بر قصد خود در جهت گسترش همکاریها در چند حوزه تاکید کردند.
با توجه به تحولات اشارهشده، در مناسبات بین کشورهای خلیج فارس و قفقاز، پتانسیل عظیمی نهفته است و برای تحقق فرصتها و امکانات موجود، ضروری است که اقدامها و ابتکارهای زیر صورت پذیرد:
۱ــ همکاری اقتصادی: هر دو منطقه میتوانند مناسبات اقتصادی خود را از طریق بهبود مسیرهای موجود و همچنین ایجاد مسیرهای جدید ترابری، انرژی و شبکههای ارتباطی تقویت کنند.
۲ــ مبادلات فرهنگی: ارتقا سطح برنامههای مبادلات فرهنگی، همکاریهای آکادمیک و همچنین ارتباط مستقیم بین افراد میتواند موجب ایجاد تفاهم و حسن نیت بین ملتهای دو منطقه شود.
۳ــ گفتوگوهای سیاسی: ملاقاتها و همایشهای منظم با حضور رهبران سیاسی، دیپلماتها، اعضای اندیشکدهها و سیاستگذاران هر دو منطقه میتواند به گفتوگوی سازنده و همچنین افزایش اعتماد منجر شود.
۴ــ همکاری امنیتی: این دو منطقه میتوانند از طریق همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم، جرائم فراملی و امنیت مرزها، با ایجاد رویکردهای مشترک، به تهدیدهای موجود بپردازند. این امر میتواند از طریق برگزاری رزمایشهای آموزشی مشترک و همکاری در تلاشهای ضدتروریستی آغاز شود.
۵ــ چندجانبهگرایی و سازمانهای منطقهای: حضور در همایشهای چندجانبه و سازمانهای منطقهای میتواند به ایجاد گفتوگو و همکاری در زمینه چالشهای مشترک کمک کند. منطقه قفقاز و کشورهای خلیج فارس هر دو میتوانند از مشارکت در سازمانهای موجود از قبیل سازمان همکاری اسلامی سود ببرند و همچنین سازمانهای جدیدی ایجاد کنند که برای پرداختن به نیازها و منافع خاصشان طراحی شدهاند.
در خاتمه باید گفت که منطقه قفقاز و کشورهای خلیج فارس میتوانند ضمن تقویت مناسبات خود، سطح آن را هم با اجرای اقدامها و ابتکارهای ذکرشده در بالا ارتقا دهند. با این کار هر دو به احتمال زیاد از رشد و شکوفایی در سطح ملی و منطقهای بهرهمند خواهند شد و در آن سهیم خواهند بود.
افزون بر این، موقعیت ژئوپلیتیک کنونی بهویژه جنگ اوکراین و انزوای بینالمللی روسیه، فضای لازم را برای کشورهای خلیج فارس و منطقه قفقاز ایجاد میکند تا ضمن ایجاد مناسبات نزدیک، این فرصت را به وجود آورند تا کشورهای خلیج فارس از رقبایی منطقهای مانند ترکیه و جمهوری اسلامی ایران سبقت بگیرند. گرم شدن روابط بین این دو کشور و کشورهای منطقه خلیج فارس ممکن است به رقابتی همه یاهیچ در منطقه قفقاز منجر نشود.